شراب کوثری لطف چشمان توست حيدري ام بانگاه تو از بدی بری ام آمدم محض گفتن تبريك بادل عاشق کبوتری ام فكر كردم كه زود آمده ام بعد دیدم گدای آخری ام از ازل تاهميشه مادر جان… بیشتر »
شاعر؛ حسن لطفی امشب نشسته ام بنویسم ترانه ها ::: ::::: از باغ از بهار من از مادرانه ها از دست پُر امیدم و تسبیح دانه ها :::: ::: از این دلی که پر زده از آشیانه ها شکرش میان این همه سر سروری شدیم :::: ::::مانند یازده پسرش مادری شدیم مانند یازده پسرش… بیشتر »