تعلقات دنیایی من

سلام خانم جان

خسته ام…

از اینکه خودم را نشناختم، سرگردانم

امشب دریافتم که چقدر تعلقات دنیایی دارم، اگر نداشتم هرگز کاری شما دوست نداشتین من انجام دهم را انجام نمی دادم

هر دفعه به فکر شهادت می افتم، به خودم میگویم چیکار کردم برای اسلام؟ کاش حداقل یکی از نماز هایم مود قبول بود…

باید زود بروم حرم حضرت معصومه ( سلام الله علیها) …

خانم جان به خدای علی ( علیه السلام) قسمتان میدهم دعایم کنید، دعا کنین نوکری شما رو کنم تا آخر عمر، سرباز خوبی باشم برای فرزندتان…

من جز مهر شما چیزی ندارم در سینه ام. اثبات هم نکرده ام….

شرمنده تر از خودم را نمیشناسم.

میدانم شما که رضایت دهید ، خدا هم رضایت می دهد…

خانم جان اذنم دهید.

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.